سلام عزیز دلم ...
مامان فدای قند عسلش ... پسر گلم یک هفته دیگه 8 ماهگیت تموم میشه و می ری تو 9 ماه ، کم کم داری بزرگ میشی و به روز تولدت نزدیک . مامان فدات بشه این روزا می تونی بشینی و خودت بازی کنی ، تو سینه خیز رفتن هم که مهارت یه سرباز جنگی رو کسب کردی همچین تند تند سینه خیز می ری که احساس میکنم داری چهار دست و پا میری .
مامانی هنوز مرواریدات در نیومدن ولی لثه هات خیلی خارش میکنن و هی پتوی خودتو گاز میگیری محکم البته لثه هات قرمز شده و متورم این یعنی به همین زودی ها می خوای مامانی رو ذوق زده کنی قربونت برم .
یه چند روزی بود که هی سرفه می کردی البته الان بهتر شد و کمتر سرفه می کنی شکر خدا. راستی مامانی خیلی خوشحالم که داره وزن گیرت متعادل میشه کم کم داری وزن اضافه می کنی و مامانی هم کلی غذا خوشمزه برات درست می کنه و تو هم هی کم و بیش می خوری ، خوبه خدا روشکر راضیم ...
اینجا هم از حمام آومده بودی و مامانی هم یه ماساژ حسابی بهت داده بود ...
اینجا هم داشتی مارک عروسکتو می خوندی که نکنه چینی باشه ...
اینجا هم در حال آتیش ریختن ، شکارت کردم :)
اینم یه نگاه خوشمل به مامان عســــــــــــــــــــلی
الان هم خوابیدی نازت و بخورم گل پسر مامان
دوســــــــــــــــــــــــت داریــــــــــــــــــــــــــــــــــم شـــــــــــــیرینم